#داستانک_معنوی در بنى اسرئیل عابدى بود که دنبال کارهاى دنیا هیچ نمى رفت و دائم در عبادت بود، ابلیس صدایى از دماغ خود در آورد که ناگاه جنودش جمع شدند، به آنها گفت :چه کسى از شما فلان عابد را براى من مى فریبد؟ یکى از آنها گفت : من او را مى فریبم .ابلیس پرسید: از چه راه ؟ گفت : از راه زن ها. شیطان گفت : تو اهل او نیستى و این ماءموریت از تو ساخته نیست ، او زنها را تجربه نکرده است . دیگرى گف,اسرائیل ...ادامه مطلب
داستانک معنوی زاهد بنی اسرائیل و کفشگرزاهدی در بنی اسرائیل شصت سال عبادت کرده بود. در خواب دید که فلان کفشگر از وی بهتر است. از صومعه به در آمد به خانه اسکاف. کفشگر برخاست و دست و پای وی بوسید و می گفت از بهر چه به زیر آمدی و تو را از صومعه چه چیز فرود آورد؟ گفت تو مرا فرود آوردی، مرا از عمل خود آگاه کن. نمی خواست که بگوید.گفت مردی پیشه کارم. آنچه کسب کنم نیمی به قوت کنم از بهر عیال و نیم,اسرائیل ...ادامه مطلب