▪️گلچین احادیث امام, صادق, علیه السلام▪️ # امام,_ صادق, علیه السلام ✨1. میهمان خدا: (کافی، ج 3 ، ص 341 ح 3) هرکس نماز واجبی را بخواند و در پی آن نماز دیگری را، نافله به جا آورد، پس او مهمان , ...ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم دوستان عزیز بعد از اینکه در6 مطلب قبلی با استناد به علم روز از سایتهای داخلی و خارجی و از قول پروفسورها و دانشمندان روز فواید و حکمت و برکات رو زه را به اطلاع شما عزیزان رساندیم در این مطلب روزه از دیدگاه پیامبر و امامان را هم با هم بررسی میکنیم حال با اینهمه دلیل علمی و شرعی چه بهانه ای میماند که کسی به عمد روزه نگیرد ؟ حتی اگر , ...ادامه مطلب
#داستانک_معنوی پاسخهای متفاوت حضرت علی(ع)به سوال #علم بهتر است یا #ثروتدر کتاب کشکول بحرانی اینگونه آمده است: جمعیت زیادی دور حضرت علی (ع) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید: «یا علی! سؤالی دارم، علم بهتر است یا ثروت؟»، علی(ع) در پاسخ گفت: «علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.» مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید: «اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟» امام در پاسخ آن مرد گفت: «بپرس!»، مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: «علم بهتر است یا ثروت؟»، علی ع فرمود: «علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند ، ولی مال و ثروت را تو مجبور, ...ادامه مطلب
داستانک معنوی #مناظره امام رضا و جاثلیق خداناباور جاثلیق می گفت :عیسی خــــــــــداست. و بر عقیده اش پافشاری میڪرد.امام رضاع فرمود:ما به عیسی ایمان داریم،او فقط یڪ عیب داشت!ڪاهل نماز و ڪم روزه بود!جاثلیق برآشفت:چه میگویی؟! او حتی یڪ روز افطار نڪرد وشبها تا صبح در نماز بود!!امام با آرامش فرمود :عیسی برای چه ڪسی نماز میخواند و روزه می گرفت؟! مگر او خــــــــــدا نبود؟جاثلیق ڪه جا خورده بود سرش را انداخت پایین.گنگ شده بود انگار...☘ منبع : 14 خورشید و یک آفتاب *************************************** قرآن - مناجات عاشقانه - داستانک معنوی عکس نوشته های زیبا در مورد خدا مطالب تلنگر - حکمتهای نهج البلاغه داستانهای قرآنی -مطالبی در مورد انسانیت مطالب آموزنده معنوی و پرسش و پاسخ معنوی و صو,خداناباور ...ادامه مطلب
داستانک معنوی امام صادق علیه السلام و مرد گدامسمع نقل می کند:ما در سرزمین منی محضر امام صادق بودیم، مقداری انگور که در اختیار ما بود، می خوردیم، گدایی آمد و از امام کمک خواست.امام دستور داد یک خوشه انگور به او بدهند!گدا گفت:احتیاج به انگور ندارم اگر پول هست بدهید!امام فرمود:خداوند به تو وسعت دهد. گدا رفت و امام چیزی به او نداد. گدا پس از چند قدم که رفته بود پشیمان شد و برگشت و گفت:پس همان خوشه انگور را بدهید! امام دیگر آن خوشه را هم به او نداد.گدای دیگری آمد. امام سه دانه انگور به ایشان داد. گدا گرفت و گفت:سپاس آفریدگار جهانیان را که به من روزی مرحمت کرد! خواست برود، امام فرمود:بایست! (برای تشویق وی) دو دست را پر از انگور نمود و به او داد.گدا گرفت و گفت:شکر خدای جهانیان را که به من روز, ...ادامه مطلب
#داستانک_معنوی عدالت علی(ع) برای عده ای سخت و غیر قابل تحمل بود اما... زمان خلافت امام على (ع) در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندى در نزد یک مرد مسیحى پیدا شد. على (ع) او را به #محضر قاضى برد و اقامه دعوى کرد که این زره از آن من است، نه آن را فروختهام و نه به کسى بخشیدهام و اکنون آن را در نزد این مرد یافتهام. قاضى به مسیحى گفت: خلیفه ادعاى خود را اظهار کرد، تو چه مىگویى؟ او گفت: این,عدالت,حکومت,امام ...ادامه مطلب
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را مناظره امام علی علیه السلامبا علمای یهودروزی سه تن از علمای یهود با سوالاتی چند به نزد امیرالمومنین علی (ع) آمدند و پرسش هایی را مطرح ساختند و حضرت تنها به این شرط راضی به پاسخ دادن به آن ها گردیدند که اگر آن پاسخ ها را موافق با تورات یافتند هر سه تن یهودی به دین , ...ادامه مطلب
داستانک معنوی یک سال، هارون الرشید به زیارت خانه خدا رفته بود. هنگام طواف، دستور دادند مردم خارج شوند، تا خلیفه بتواند به راحتی طواف کند. چون هارون خواست طواف نماید، عربی از راه رسید و با وی به طواف پرداخت. (این عمل بر خلیفه جاه طلب گران آمد و با خشم اشاره کرد که مرد عرب را کنار کنند.) مأمورین به م, ...ادامه مطلب