معجزات علمی قرآن کریم 3

متن مرتبط با «معامله» در سایت معجزات علمی قرآن کریم 3 نوشته شده است

و باز هم معامله ای پرسود با خدا

  • داستانک معنوی در روزگاری که قحطی شده بود و مردم برای نان شبشان محتاج بودند درویشی، که مدتها بود بیکار بود و بی چیز و دیگر در خانه چیزی برای خوردن نداشتند وقتی رنگ و روی زرد و وارفته بچه هایش را دید به ناچار مقداری طناب داشت که برای حفر چاه برای دیگران از آن استفاده می کرد آن را به بازار برد و به یک درهم فروخت.می خواست با آن یک درهم برای بچه های خود غذایی ت, ...ادامه مطلب

  • من با خدا معامله می کنم

  • داستانک معنوی مردی داخل بقالی محله شد ، و از بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است ؟بقال گفت : شش هزار تومان و سیب هشت هزار تومان ... در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می شناخت ، و اونیز  در همان منطقه سکونت داشت  . زن نیز قیمت موز و سیبها را پرسید و مرد جواب داد  : موز کیلویی دو هزار تومان و سیب  سه هزار تومان ..زن گفت : الحمدلله و میوه ها را خواست .. مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد و خشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست ... که مرد بقال چشمکی به او زد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود ...بقال میوه ها را به زن داد و زن باخوشحالی گفت الحمدلله بچه هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت ، هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می کرد ...مرد بقال روبه مرد مشتری کرد و گفت : به خدا قسم من تو را گول نمی زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد ، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی کند ، و هرگاه می گویم میوه یا هرچه می خواهد مجانی ببرد ناراحت می شود ، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم برای همین قیمت میوه ها را ارزان می گویم ..من با خداوند معامله می کنم و باید رضایت او را جلب کنم . این زن هر هفته یک بار به اینجا می آید به خدا قسم و باز به خدا قسم هربار که این زن ازمن خرید می کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می, ...ادامه مطلب

  • با خدا معامله کنید

  • داستانک معنوی (۷۵) مشورت با شریک زندگیدر بنی اسرائیل مرد نیکوکاری بود که مانند خود همسر نیکوکار داشت مرد نیکوکار شبی در خواب دید کسی به او گفت: خدای متعال عمر تو را فلان مقدار کرده که نیمی از آن در ناز و نعمت و نیم دیگر آن در سختی و فشار خواهد گذشت اکنون بسته به میل توست که کدام را اول و کدام را آخر قرار دهی.مرد نیکوکار گفت: من شریک زندگی دارم که باید با وی مشورت کنم. چون صبح شد به همسرش گ,معامله,کنید ...ادامه مطلب

  • باختند آنهایی که با غیر خدا معامله کردند

  • دری که خدا از رحمت به روی مردم بگشاید هیچ کس نتواند بست و آن در که او ببندد هیچ کس جز او نتواند گشود ، و اوست خدای بی همتای با حکمت و اقتدار.سوره فاطر آیه 2 خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن اگه میشه فقط گاهی خودت قلب منو "ها" کن من این پایین تو اون بالا دوتاییمون چه تنهاییم؛ یک نفر هست که از پنجره‌ هانرم و آهسته مرا می خواند گرمی لهجۀ بارانی اوتا ابد توی دلم می ماندیک نفر هست که در پردۀ شبطرح لبخند سپیدش پیداست‌مثل دوران خوش کودکیم‌پر ز عطر نفس شب‌ بوهاست‌یک نفر هست که چون چلچله‌ هاروز و شب شیفتۀ پرواز استتوی چشمش چمنی از احس, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها